هوالفاطر:
به مادرم زهرا:
مادرم سلام من که میدانم نامه را میخوانی آخر نامه از یک دل شکسته درآمده
مادرم حال و هوای این روزهای شهرما دیدنیس هر کس به دنبال تهیه وسایل عید
مادرم دغدغه مردم گرانی پسته و مد جدید لباس های بهاری و تعطیلات هوای کدام شهر بهتر است و...
مادرم به نظر تو امسال عید چگونه است؟؟؟
میگویندسال خوش یمنی است
مادرم راستی فاطمیه چندم است؟؟
میگویند چهارم عید است اشکال ندارد تا چهارم عید شادی ها ودید و بازدید هایمان را میکنیم بعد شما...
اصلا میگویند روایت اول معتبر نیس روایت دوم هم که بعد عید پس خیالمان راحت شد
مادرم خاک بر دهان من که نمیدانم چه میگویم
آخر مگرمادر مرده عید دارد؟
مادر این مردمان مارا نمیفهمند به ما میگویند شما افراطی هستید میگویند یعنی چیه
محرم عزا صفر عزا فاطمیه عزا رمضان عزا
مادرم از ماهم انتظار نداشته باش ماهم حرفی بیش نیستیم
اگر ما عزادار بودیم این وضعمان نبود این همه گناه این همه....
ولی مادرم ما پسران و دختران تو هستیم اینروزها که همه در تکاپوی شادی هستند
ما در غم شما عزاداریم لباس های عید ما پیراهن های مشکی و شال های عزایی است که
محرم برای پسرشما و حال برای شما بر تن میکنیم
مادرم امسال عید ما با صورت های زخمی خود به مردم اعتقاد خودرا نشان میدهیم که:
مادر مرده عید ندارد ..